كار و تلاش در سيره امام على (ع)
كار و تلاش در سيره امام على (ع)
كار و تلاش در سيره امام على (ع)
نویسنده: سید حسین اسحاقی
درآمد
ارزش كار در اسلام
بر اساس آنچه در قرآن، عهدين و كتاب هاى تاريخى آمده است، بيشتر پيامبران به كارهايى چون: كشاورزى، زره سازى، نجارى و تجارت و... اشتغال داشته اند. حضرت ابراهيم و اسماعيل8 به دست خويش، خانه كعبه را بنا نهادند. حضرت نوح (ع) كشتى ساخت. حضرت موسى (ع) چوپانى كرد. حضرت عيسى (ع) طبابت مى كرد، حضرت داوود (ع) زره مى ساخت و حضرت محمد (ص) به چوپانى و تجارت مى پرداخت.
پيامبر اسلام (ص) آن گاه كه ويژگى هاى انسان مؤمن را براى حضرت على (ع) توصيف مى كند، با اشاره به صفت پركارى مى فرمايد: »اى على، پركارى از صفات مؤمن است.« همچنين آن حضرت مى فرمايد: »دوست دارم كه شخص براى تأمين مخارج خود، از حرارت آفتاب آزار ببيند«.
(مصطفى دلشاد تهرانى، اخلاق كارى در سيره نبى9، ص 20)
امروزه جامعه شناسان نيز به اهميت و ارزش كار توجه كرده و هر يك به نوعى آن را مورد تأييد و تأكيد قرار داده اند.
زياده روى در كار
(سيد احمد موثقى، اخلاق كار اسلامى)
در سيره امام على (ع)، همان گونه كه دانش و بينش و تقوا، ايمان، شجاعت، شهامت، مديريت، دادگرى، اخلاص و مدارإ؛ َ جايگاه خاصى دارند، كار و تلاش نيز از اهميت ويژه اى برخوردار است. على (ع)، كار كردن را از لوازم زهد و پرهيزكارى مى شمارد.يكى از پژوهشگران در اين مورد مى نويسد:
... در عبادت، اخلاص بسيار نشان مى داد و در كار حلال و حرام، دقتى به سرحد وسواس داشت و اگر هم گاه تهى دست نبود، باز از چيزى كه آن را تفنن و تجمل مى شمرد، اجتناب مى كرد. حشمت خلافت، او را از تسليم به حكم شرع مانع نمى شد.
(عبد الحسين زرين كوب، تاريخ ايران بعد از اسلام)
از ديدگاه امام على (ع)، كار اگر مرزها و حدود ارزش هاى انسانى و الهى را محترم بشمارد، نه تنها مباح، بلكه لازم و نوعى عبادت است. و در اين حالت است كه كارگر، محبوب خدا خواهد بود. ايشان مى فرمايد: »همانا خداوند، اهل حرفه و پيشه امانت دار را دوست دارد«.
(اخلاق كارى در سيره نبى، ص P}
ايشان در مرحله اسوه سازى از حيث كار و تلاش مى فرمايد:
اگر بخواهى، مى توانى. داوود - كه درود خدا بر او باد - دارنده نى ها و خواننده بهشتيان را ديگر الگوى خويش سازى، كسى كه با هنر دستان خويش از ليف خرما زنبيل مى بافت و از هم نشينان خود مى پرسيد: فروش اينها را كدامتان بر عهده مى گيريد؟ و آنگاه از بهاى دسترنج خويش، به خوردن قرصى نان جوين بسنده مى كرد.
(عبد المجيد معاديخواه، فرهنگ آفتاب، ج 8، ص 4204)
جنبه هاى روان شناختى كار
از دست دادن فرصت ها موجب قصه و افسردگى است. آنكه از كار و تلاش كوتاهى ورزد، به اندوه و غم(همان، ص 4201)
دچار مى آيد.
(نهج البلاغه، صبحى صالح، كلمات قصار، ش 118)
آن حضرت به عنوان اسوه و الگوى عملى، هيچ گاه فرصت ها را از دست نمى داد و به بهترين صورت ممكن، از اوقات عمر گران بهايش در راه رضايت الهى بهره مى گرفت. در اين باره آمده است كه هرگاه از كار جهاد فارغ مى شد و آسوده خاطر مى گشت، به آموزش مردم و قضاوت در ميان آنان مشغول مى شد. هر گاه از اين كار هم فارغ مى شد، در باغى كه داشت، سرگرم كار مى شد و در همان حال، به ياد خدا و در حال ذكر بود.
(اخلاق كارى در سيره نبى، ص 13)
بنابراين، امام على (ع) كار را جوهر ايمان مى شمرد و بر اصالت كار تأكيد فراوان داشت. ايشان كار را در جهات متفاوت در زندگى شغلى خويش به كار مى بست و در مشاغل گوناگون حضور فعال داشت.
كار فرهنگى در سيره امام على7
على بن ابى طالب (ع) بسيار هوشمند و زرنگ بود و به دانش اندوزى حرصى بى پايان داشت. همواره از كودكى تا هنگام مرگ پيامبر شب و روز ملازم وى بود. او از نظر عمل و فضل در اوج كمال بشرى قرار داشت. بالضروره معلوم است كه شاگردى چنين، با اين مايه سماجت و پشتكار آن هم در محضر چنان معلمى، شاگردى خواهد بود در غايت كمال و نهايت فضل....
(علامه حلى، كشف اليقين فى فضائل امير المؤمنين، تحقيق: حسين درگاهى، صص 43 و 44)
حضرتش بارها درباره زكات علم كه همانا نشر آن است، فرموده است: »پيش از آنكه مرا از دست بدهيد، از من بپرسيد«.
(همان)
على (ع) در دوران خانه نشينى نيز همواره پشتيبان و مرجع فكرى، دينى و فرهنگى و سياسى جامعه و حكومت بود. به شهادت اسناد تاريخى، امام على (ع) هم عالمى تمام عيار بود و هم بنيان گذار برخى علوم اسلامى و هم معلمى دل سوز و دانا كه اين همه از ژرف نگرى و فضيلت والاى علمى ايشان برمى خاست.
قضاوت، پيشه پارسايان
(همان، صص 5 (ع) و 58)
على (ع) با دانش و تقواى خويش، در زمان پيامبر اكرم9، خلفا و هنگام خلافت خود، به قضاوت هاى حقوقى ميان مردم مى پرداخت. شخصيت قضايى حضرت، همواره مورد توجه مردم، تاريخ نگاران و انديشمندان بوده است و در اين باره كتاب هاى زيادى نوشته شده است.
از ديگر مسئوليت هاى حضرت، رايزنى بود. او هم با ديگران به مشورت مى نشست و هم در رايزنى ها از دانش و بينش خود به ديگران كمك مى رساند. »گسترش اسلام و حفظ كيان مسلمانان، هدف بزرگ امام على (ع) بود. ازاين رو، گرچه وى خود را وصىّ منصوص پيامبر (ص) مى دانست و شايستگى و برترى او بر ديگران محرز بود، هر وقت گره اى در كار خلافت مى افتاد، با فكر نافذ و نظر بلند خود، آن را مى گشود. به اين جهت مى بينيم كه امام على (ع) در دوران خليفه دوم نيز مشاور و گره گشاى بسيارى از مشكلات سياسى، علمى و اجتماعى او بود«.
(جعفر سبحانى، فروغ ولايت، ص 283)
حضرت على (ع) در اين زمينه مى فرمود:
آن كس كه خودرأى باشد، به ورطه هلاك خواهد افتاد و آنكه با بزرگان به رايزنى پردازد، در خردورزى هاى ايشان مشاركت كرده و بهره برده است... هيچ پشتيبانى، اطمينان بخش تر از رايزنى نيست.
(فرهنگ آفتاب، ج 8، صص 4178 و 4179)
رزمندگى و فرماندهى نظامى
فعاليت هاى اقتصادى و كشاورزى
(فروغ ولايت، ص 296)
همچنين در زمينه حفر قنات و استخراج آب كه در سرزمين سوزان عربستان حكم كيميا را داشت، بسيار فعال بود. هم اكنون در راه مدينه به مكه، منطقه اى به نام »ابار على« است كه آن حضرت در آنجا چاه زده بود.
امام صادق (ع) مى فرمايد:
پيامبر اكرم (ص) زمينى از انفال را در اختيار على (ع) گذاشت. او در آنجا قناتى حفر كرد كه آب همچون گردن شتر فواره مى زد. فردى به آن حضرت به جهت توفيق اين خدمت بشارت داد. حضرت فرمود اين قنات وقف زائران خانه خدا و رهگذرانى است كه از اينجا مى گذرند. كسى حق فروش آب آن را ندارد و فرزندانم هرگز آن را به ميراث نمى برند.
(همان)
كلام آخر
اميد كه ره پويان وارسته و رهبران شايسته اى جهت پيروى از ايده ها، آرمان ها و تلاش هاى حضرتش باشيم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}